کد مطلب:314019 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:178
با توسل به حضرت عباس صاحب منزل شخصی شدم
آقازاده ی محترم آقای شریفی، ارادتمند به خاندان محمد و آل محمد علیهم السلام آقای جواد شریفی نیز در تاریخ 2 / 8 / 75 مرقوم داشته اند:
حضور محترم استاد حضرت حجةالاسلام آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی
سلام علیكم، با آرزوی موفقیت آن جناب در كلیه ی امور خیر خصوصا نشر آثار فرهنگ اهل بیت عصمت علیهم السلام به عرض می رساند كه كتاب چهره ی درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام توسط پدرم آقای ابوالحسن شریفی به این جانب رسید و از مطالعه ی آن بهره مند شدم، حقیقتا در نوع خود كم نظیر بوده و شایسته و ضروری بود چنین كتابی در احوالات و كرامات آن حضرت نوشته شود كه این توفیق شامل حال حضرت عالی گردید. چون مصمم هستید جلد دوم را به رشته ی تحریر درآورید یك خاطره هم این جانب از بذل توجهات حضرت عباس علیه السلام دارم كه تقدیم می دارم.
چند سالی بود كه خود و خانواده ام مشتاق به سكونت در شهر مذهبی قم بودیم، لیكن امكانات برایمان فراهم نمی شد تا اینكه با راهنمایی پدرم نماز توسل به حضرت عباس علیه السلام و 133 مرتبه ذكر یا كاشف الكرب عن وجه الحسین علیه السلام
[ صفحه 402]
اكشف كربی بحق اخیك الحسین علیه السلام را ادامه دادم. از بركات توسل به آن بزرگوار، به زودی مقدمات عزیمت از كرج به شهر مقدس قم فراهم شد و حالیه حدود دو سالی است كه در منزل شخصی در زنبیل آباد قم به شكر خداوند منان و دعاگویی آن حضرت، مشغول زندگی هستیم.
قلم شد دستم!
هنگام سفر پیش قدم شد دستم
قربانی قامت علم شد دستم
تا نامه ی عشق را به خون بنگارم
در محضر وصل او، قلم شد دستم! [1] .
حضور محترم استاد حضرت حجةالاسلام آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی
سلام علیكم، با آرزوی موفقیت آن جناب در كلیه ی امور خیر خصوصا نشر آثار فرهنگ اهل بیت عصمت علیهم السلام به عرض می رساند كه كتاب چهره ی درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام توسط پدرم آقای ابوالحسن شریفی به این جانب رسید و از مطالعه ی آن بهره مند شدم، حقیقتا در نوع خود كم نظیر بوده و شایسته و ضروری بود چنین كتابی در احوالات و كرامات آن حضرت نوشته شود كه این توفیق شامل حال حضرت عالی گردید. چون مصمم هستید جلد دوم را به رشته ی تحریر درآورید یك خاطره هم این جانب از بذل توجهات حضرت عباس علیه السلام دارم كه تقدیم می دارم.
چند سالی بود كه خود و خانواده ام مشتاق به سكونت در شهر مذهبی قم بودیم، لیكن امكانات برایمان فراهم نمی شد تا اینكه با راهنمایی پدرم نماز توسل به حضرت عباس علیه السلام و 133 مرتبه ذكر یا كاشف الكرب عن وجه الحسین علیه السلام
[ صفحه 402]
اكشف كربی بحق اخیك الحسین علیه السلام را ادامه دادم. از بركات توسل به آن بزرگوار، به زودی مقدمات عزیمت از كرج به شهر مقدس قم فراهم شد و حالیه حدود دو سالی است كه در منزل شخصی در زنبیل آباد قم به شكر خداوند منان و دعاگویی آن حضرت، مشغول زندگی هستیم.
قلم شد دستم!
هنگام سفر پیش قدم شد دستم
قربانی قامت علم شد دستم
تا نامه ی عشق را به خون بنگارم
در محضر وصل او، قلم شد دستم! [1] .
[1] سروده ي جلال محمدي.